دل من میگرید
دل من میگرید باز آرام آرام،
قطره ی اشک که از چشمه ی دل میبارد
جلوی دید مرا میگیرد
من به تکرار به خود میگویم
که چه زود و چه حیف
من گذشتم و به سر شور هنوز
من گذشتم و به دل حسرت و عشق
همچو یک خواب دل انگیز سحر
یا چو طوفان به کویر
همچو یک صاعقه در یک شب تار
یا چو خطی بر خاک ...
یا چو جایِ پایی بر لبِ آب
من گذشتم و به سر شور هنوز
من گذشتم و به دل حسرت و عشق
به دل حسرت و عشق،
دل من میگرید باز آرام آرام ...
.
+ ۱۴۰۱/۰۲/۱۵
|